رشته های صنایع دستی
نگاهی بر صنایع دستی بومی استان خراسان جنوبی
صنایع دستی را خیلی جدی بگیرید، روی آن سرمایه گذاری شود. اصلاً به اعتقاد من بحث صنایع دستی سیاستگذاری می خواهد.
من به درستی قادر نیستم احساسات خود را نسبت به این کارهای زیبا و خیره کننده بیان کنم، به همین انداره شما را توصیه می کنم که دامنه ی این کار را تا می توانید توسعه دهید و آن را به چیزهایی که از نظر تاریخ و سنت و عقاید ملت ما ارزشمند است، بپیوندید و کار جاودانه ی خود را بسی معنی دار و پر مغز و دارای پیام سازید.
گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری درخصوص اهمیت صنایع دستی / سال1388
پیشینه تاریخی صنایع دستی استان
صنایع دستی هر منطقه متأثر از محیط فرهنگی و جغرافیایی و تاریخی آن سرزمین است . منطقه جنوب خراسان بزرگ به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و فرهنگی، صنایع دستی خاص خود را داراست. واژه قهستان را که اکثراً معرَّب کهِستان دانسته اند و به دلیل وجود کوهستانها به آن اطلاق شده است، ناحیه وسیعی راشامل می شده که در مسیر راه های ارتباطی مهمی قرار داشته که صفحات جنوبی کشور را به هرات، نیشابور و خراسان بزرگ متصل میکرده است.
مردم این منطقه اغلب به کار کشاورزی در اطراف قنوات وچشمه ها مشغول بوده و همچنین دامداری شغل اغلب مردمان این ناحیه بوده است. در کنار این مشاغل به تولید صنایع دستی از قبیل بافندگی پارچه، قالیبافی، گلیم بافی، سبدبافی و سفالگری می پرداخته اند.
مَقدَسی در کتاب اَحسَنُ التَّقاسیم می نویسد: (از قوهستان پوشاک هایی مانند نیشابوری سفید و فرش و جانماز …. و مانند آن صادر می شود) . در کتاب اشکال العالم جِیهانی متعلق به نیمه سده چهارم هجری آمده است : ( در ولایت قهستان کرباس های نیکو و پلاس های خوب و زیلوها مانند جَهرُمی می بافند و بیشتر در تون ( فردوس) می باشد و از آنجا به نیشابور و دیگر ولایات می برند ). ناصر خسرو قبادیانی از چهارصد کارگاه زیلوبافی در شهر بزرگ تون نام برده است . این مطلب بیانگر تاریخ این رشته از دستبافته های بومی جنوب خراسان بزرگ می باشد و شروع آن حداقل به 1000 سال قبل بر می گردد.سیسیل ادواردز نیز در کتاب ( قالی ایران ) اشاره ای به نوعی قالیچه های عربی بافت منطقه فردوس داشته است. مک گِرگُر در کتاب ( شرح سفری بر ایالت خراسان ) در وصف صنایع دستی قاین چنین می گوید: (…در اینجا از گلدوزی روی ابریشم که به وسیله زنان انجام می شود باید یاد کرد. اگر چه چندان زیبایی ندارد ولی در نوع خود بی همتاست زیرا در جای دیگر یافت نمی شود و در حال از بین رفتن است … )و نیز در سفرنامه کِلارک در مورد بیرجند چنین ذکر شده است: ( باید یادآور شد که بیرجند آهنگران و تفنگ سازان ماهری نیز دارد).
بَرَک بافی
بافت منسوجات سنتی با مواد اولیه گوناگون ( پنبه ، نخ پشم ، ابریشم و کُرک ) و به کمک دستگاههای سنتی و نسبتاً پیچیده دو وَردی و چهار وَردی در حد وسیع در منطقه ای که امروزه با نام خراسان جنوبی خوانده می شود رواج داشته است که از منظر علاقمندان به اصالتها بسیار حائز اهمیت است. رشته بَرَک بافی که اصطلاحاً (کُرکی بافی یا کورگین بافی) نامیده شده است از قدیمی ترین صنایع دستی جنوب خراسان بزرگ بوده و تاریخ تولید آنان دراستان به قبل از دوره سلجوقی میرسد.
بَرَک که دراصطلاح محلی به آن کُرکی(Korki) ،کورگی (Kurgi) یاکورگین(Kurgin)گفته میشود بافته ای است تاری و پودی و ضخیم از کُرک بز و شتر که از آن جامه زمستانی تهیه می شود وبه لحاظ استحکام ، لطافت ،گرمی وخواص درمانی دارای ویژگی های خاص ومنحصر به فرد می باشد .
پارچه های کرکی با طرحهای ساده و چهارخانه و با استفاده از الیاف کرک دررنگ طبیعی (طیف رنگی کرم روشن تا سیاه ) تولید می شده است . کاربردهای پارچه های کرکی بیشتر شامل : پاپیچ (پاتابه)،کت زنانه و مردانه، چادر زنانه، شالِ گردن وکمر و مَندیل بوده است . شهرستان سربیشه ( بالاخص شهر مود)، نهبندان، خوسف و بشرویه ازعمده ترین مناطق تولید پارچه برک در گذشته بوده اند. مهارت برک بافی با شماره 810 درفهرست عادی میراث ناملموس ملی به ثبت رسیده است.
حوله بافی
رشته حوله بافی که دراصطلاح محلی به آن (تُو بافی و یا تون بافی)اطلاق می گردد از قدیمی ترین صنایع دستی جنوب خراسان می باشد. بر اساس مستندات تاریخی،از معروفیت دستبافته ها و پارچه های پنبه ای و ابریشمی تولید شده در ایالت قهستان قدیم در قرون اولیه اسلامی فراوان یاد شده است.
بافت حوله های سنتی در خراسان جنوبی ، امروزه نیز همانند گذشته با دستگاههای سنتی دو یا چهار وردی و ابزار کار ساده، صورت می گیرد .با کمک این دستگاه ایجاد دهنه، پود گذاری( با تنوع رنگی نامحدود) و دَفتین زدن با حرکات منظم دست و پا، باعث تولید انواع پارچه بر اساس نوع ماده اولیه میشود.
از انواع نقوش به کار رفته در حوله بافی میتوان به: کُلو ، گِنتی ، چَپَر بافت ، جِناغی و ساده اشاره کرد.تولیدات مختلف حوله بافی شامل : انواع حوله دست و صورت و حمام، سفره نان، صافی، دستمال ،چادرشب ،شال سر، لُنگی و … می باشد. تولید حوله در بسیاری ازشهرستانهای خراسان جنوبی از جمله، خوسف، نهبندان، درمیان ،سرایان ، قاینات درحال حاضررواج داشته و شهرستان بیرجند بالاخص روستای خراشاد از اصلی ترین مراکز تولید حوله در استان به شمار می آید.
جاجیم بافی
جاجیم که در اصطلاح محلی به آن جاجُم گفته می شود، از قدیمی ترین بافته ها و یکی ازمشاغل مهم و پررونق زنان خراسان جنوبی به شمار می رفته است. جاجیم دست بافته ای است تار نما شبیه پَلاس و گلیم با نقوش راه راه رنگی که از نخهای رنگین وظریف پشمی یاپنبهای یا آمیزهای از این دو ساخته می شود.
جاجیم به صورت سنتی برروی دار زمینی ساده به صورت نواری به عرض 18الی 35 سانتی متر و طول 8 تا 12 متر و گاهاً 20 متر بسته به اندازه وابعاد محیط کارگاه بافته می شود. دستگاه جاجیم بافی دارای ساختمان ساده بوده و مشتمل بر گُله ، میخ های فلزی ، سه پایه چوبی ، نَوَرد پِی دَمه ، شَمشیرَک ، خَرَک بَند، ماکو و ماسوره می باشد.
جهت دستیابی به پارچه جاجیم با عرض دلخواه نوارهای باریک بافته شده از کناره به هم دوخته می شوند. اغلب جاجیم ها در منطقه خراسان جنوبی دارای طرح مُحَّرمات می یاشند و نقوش ساده هندسی از قبیل گلهای چندپر در رنگ های سبز، زرد ، قرمز ، سفید و بنفش دراین طرح به چشم می خورند. از جاجیم علاوه بر زیرانداز به عنوان روپشتی، روکرسی، رو تختی، سجاده ، انواع کیف ، کوسن و … استفاده می شود. در حال حاضر شهرستان قاینات به مرکزیت روستای روم از مناطق عمده تولید این دست بافته در استان خراسان جنوبی است اما درسایر شهرستانها از جمله بیرجند ، سربیشه ، نهبندان وسرایان نیز تولید آن رواج دارد.
گلیم بافی
گلیم نوعی فرش بدون پرز است که با درگیری تار و پود و تزئینات زیاد بافته می شود. نقوش در گلیم با عبور دادن پرزهای رنگی از بین تارها نقش می بندد. این نقوش غالباً به صورت هندسی و انتزاعی با الهام از طبیعت و شرایط اقلیمی و جغرافیایی پیرامون هنرمند بافته می شود. گلیم انواع مختلف داشته و به نام های گلیم ساده ( دو رو ) ، سوماک (یک رو ) ، سوزنی و… شناخته می شود. ماده اولیه مصرفی در گلیم بافی عمدتاً نخ پشمی و نخ پنبه ای است که معمولاً از نخ پنبه ای برای تار و از نخ پشمی برای پود گلیم استفاده می شود. گاهاً در مواردی برای تار گلیم از نخ پشمی توأم با موی بز استفاده می گردد.از مهمترین ابزارهای مورد استفاده در رشته گلیم بافی می توان به دار (افقی یا عمودی) ، قیچی، شانه ،کارد (پاکی) و گُله(کوجی) اشاره نمود.
مراحل بافت و چله کشی گلیم همانند قالی است .شیوه بافت به دو صورت ساده و پیچ ( وَرنی) می باشد. در بافت ساده، پود به صورت زیر و رو قرار گرفته و نقش را ایجاد می کند اما در بافت سوزنی که بیشتر در منطقه نهبندان و قائنات خراسان جنوبی رواج دارد ، خامه با پیچش بر دور تارها نقش را ایجاد می کند. از این نوع بافت بیشتر جهت تولید بافته های کوچک و ظریف نظیر هَمیان، توبره ، نَمکدان و سفره آردی استفاده می شود.گلیم بافی در تمامی شهرستانهای استان خراسان جنوبی رایج بوده ودرحال حاضر نیز به صورت پراکنده وبه تعداد پایین تولید می گردد.
سفره بافی
یکی از صنایع دستی کاربُردی- تزیینی ایران ، سفره بافی نام دارد که جزء بافته های داری محسوب شده ودراین استان با نام بومی ( سُفره آردی ) شناخته می شود. این نوع بافته جنبه خود مصرفی داشته که از الیاف ریسیده شده پشم شتر و یا گوسفند به صورت خودرنگ و یا دارای رنگ گیاهی بر روی دار زمینی بافته می شود .اندازه سفره ها به ابعاد تقریبی 110*110 سانتی مترمربع و نقوشی همچون کوه، بز، قوچ و گیاهان به صورت اشکال هندسی در وسط و حاشیۀ آن قرار می گیرند که گاهاً به صورت برجسته تر می باشند. این نقش ها به طور ذهنی خلق شده و همگی برگرفته از طبیعت پیرامون بافندگان است. زنان این سفره را هنگام تهیه خمیر در زیر تَغار (مخصوص ورزدادن و خواباندن خمیر) پهن کرده و بدین شکل از ریخت و پاش آرد و خمیر بر روی زمین جلوگیری می کنند. از دیگر کاربرد های آن نگهداری خمیرمایه طبیعی تا زمان بعدی پخت (چند هفته بعد) می باشد. در طی سالیان اخیر استفاده های دیگری از این دستبافته زیبا به عنوان روکُرسی ، پادری و سجاده نیز تولیدشده است. از مهمترین مناطق بافت آن می توان به روستای مَهِنج از توابع شهرستان قاینات اشاره نمود.
سیاه چادربافی
به دست بافته ای بسیار ساده با موی بز جهت استفاده در سقف و دیوارهای چادر عشایر گفته می شود. عمده ماده مورد نیاز جهت بافت سیاه چادر موی بز است که از رنگ سیاه زاغ، سور و بور آن استفاده می شود. کلیه مراحل پاکیزه سازی و ریسندگی نیز توسط مردان و زنان بومی به انجام می رسد. عمده محصول تولیدی این رشته تخته های سیاه چادر می باشد که جهت تهیه چادر عشایری با اندازه های مختلف، تعدادی از آنها را به هم متصل می کنند.این تخته ها به طول تقریبی هشت تا ده متر و عرض یک متربافته شده و به صورت ساده و کاملاّ سیاه رنگ می باشد. برخی افراد برای ایجاد تمایز بین سیاه چادر خود در حین بافت بر روی این تخته ها با نخ سفید پنبه ای نقش های ساده ای ایجاد می نمایند. ابزار مورد استفاده در سیاه چادربافی بسیار ساده وابتدایی و شامل دار افقی ، شانه ، دَستَک و پاکی می باشد. در حال حاضر بافت سیاه چادر توسط ساکنین روستاهایی چون سِیدال و میغان در شهرستان نهبندان و طوایف عشایری شهرستان های سربیشه ، قاینات ، سرایان و… صورت می پذیرد و از این طریق امرار معاش می کنند.
پَلاس بافی
پلاس بافته ای ضخیم و خشن از موی بز است که به عنوان چادر ،خیمه ، زیرانداز و مانند آن به کار می رود. رنگ های پلاس مویی براساس رنگ طبیعی موی بز، طیف رنگی کرم روشن تا سیاه را در بر می گیرد. بافت پلاس همانند گلیمِ ساده است و اکثراً بدون نقش و یا دارای نقوش بسیار ساده هندسی درتنوع رنگی محدود( عموماً دو یا سه رنگ)بوده ، که به صورت نوارهای ساده در عرض دستبافته به کار می رود . گاهی برای پود از نوارهای باریک پارچه های نخی (اغلب کهنه و مستعمل ) استفاده می شود و درنهایت دستبافته ای با تنوع رنگی زیاد که راه راه رنگی است تولید می شود . به هنر پلاس بافی در اصطلاح بومی منطقه هنر لَبّافی یا لَوّافی می گویند. ابزار مورد استفاده در پلاس بافی همانند سیاه چادربافی بوده وشامل: دار افقی ، شانه ، دَستَک و پاکی می باشد. دراین رشته علاوه بر زیرانداز، انواع خورجین، جَوال، توبره، خاکَش( ویژه حمل خاک) نیز تولید می شود. پلاس در تمامی شهرستانهای استان بویژه شهرستان های نهبندان وسربیشه به صورت پراکنده تولید می شود.
نَمَدمالی سنتی
نمد منسوجی است نابافته که با ایجاد فشار، رطوبت و حرارت براساس دو خاصیت جَعدیابی و پوسته ای شدن الیاف پشم تولید شده و به عنوان زیر انداز، کلاه ، لباس چوپان(کپَنَک، کُرگوش) در خراسان جنوبی کاربرد دارد. نمد امروزه نیز بر اساس قدیمی ترین روش ها ( پِرِس، غلطاندن و فشردن پشم ها ) تولید می شود.
ابزار کار این حرفه شامل : قالب نمد که بیشتر تخته حصیری مستطیل شکل میباشد ، پشم بُر ، قالب بَند، کلک (چهارشاخ بلندی است که به وسیله آن پشم حلاجی شده را روی قالب ریخته و پهن می کنند، کمان حلاجی و مُشته کمان ( جهت حلاجی کردن پشم ) و صابون مخصوص می باشد.
فرایند نمدمالی کاری پرزحمت و طاقت فرساست که گاهاً برای تولید برخی از محصولات آن مانند کپنک به چهار یا پنج نفر مرد ورزیده نیاز می باشد. انواع نقشه های رایج در نمدهای منطقه عبارتند از : نقش سه گل، پنج گل، برگ گل، اشکال هندسی، خطوط، سطوح وعلائم که بعضاً نام نمدمال یا صاحب نمد و اسماء مذهبی می باشند.
نمدمالی از جمله فنونی است که سابقاً در بیرجند و برخی روستاهای شهرستانهای نهبندان، فردوس ، سرایان ، طبس و سربیشه ( بالاخص روستای سلم آباد) رایج بوده است.
تَرکه بافی
به ساخت انواع ظروف بااستفاده از شاخه های نازک وباریک درختان ودرختچه ها تَرکه بافی می گویند. پس از جدا سازی شاخه های ( ترکه ها – سافت ها ) مورد نظر از دو نوع درخت بید ( سرخ بید (مینا) و بید رودی ) و یا درختچه سافترگ (بادام کوهی، بادام تلخ )، آنها را از هر گونه برگ وزائده پاک نموده و بر حسب طول و قطر دسته بندی می کنند. در صورت استفاده از ترکه های قدیمی و غیر منعطف، آنها را چندین روز در آب میخیسانند تا انعطاف پذیر و قابل استفاده شود .از دو دسته چهارتایی عمود بر هم از ترکه های قوی تر، ساختاری هشت شعاعی که اسکلت اساسی واولیه کاررا تشکیل می دهد بوجود می آید .آنگاه به وسیله ترکه های نازک عمل بافت تا تکمیل دیواره های شیء ادامه می یابد.
از تولیدات ترکه بافی بیشتر به عنوان آبکش برنج، شستن سبزی و میوه، سبد میوه ،سبزی و گل، خشک کردن میوه ها، حمل بار و جای خوراک حیوانات اهلی استفاده می شود.
ابزار کار این رشته بسیار ساده و محدود به یک چاقو می باشد. این حرفه بیشتر اختصاص به شهرستان بیرجند، بالاخص روستاهای کوهپایه رشته کوه باقران دارد که به عنوان منبع اصلی مواد اولیه این صنعت می باشد. اما در سایر شهرستانهای استان نیز تولیدآن رواج دارد .تکنیک وفن ترکه بافی(سافت بافی) به شماره 813 در فهرست عادی میراث ناملموس ملی ثبت گردیده است.
حصیربافی
حصیربافی یکی از قدیمی ترین صنایع دستی و شاید کهن ترین آنهاست. به ساخت انواع محصولاتی کاربردی با استفاده از برگ درخت خرما حصیر بافی (بوریا بافی) اطلاق می گردد. ابزار و وسایل مورد استفاده در حصیر بافی شامل تعدادی ابزار ساده و ابتدایی از جمله : داس ،کارد، سوهان ،درفش وسوزن است. از این ابزار بیشتر برای قطع برگ های درخت خرما و پیراستن آن برای آماده سازی مواد اولیه استفاده می شود و گاهی نیز هنگام تولید به عنوان ابزار کمکی، ساخت وسایل را تسهیل می کند. اما آنچه محصولات حصیری راشکل می دهد، مهارت و ذوق هنرمندان است. حصیربافی در شهرستان طبس و نهبندان و بخصوص روستای هدف گردشگری دِهسَلم رواج دارد. که محصولات آن شامل انواع سبد و زنبیل ، بادبزن دستی، زیرانداز در فرمهای دایره و بیضی ، شیلگ ( محل نگهداری مواد غذایی ) و حیوانات تزئینی از جمله شتر می باشد. همچنین نوعی ازحصیربافی با ساقه گندم که دراصطلاح محلی به آن “پَخَل بافی” می گویند دراین استان رایج بوده که جهت تهیه انواع سبد کاربرد دارد. این هنر- صنعت در بخش خضری شهرستان قائنات و برخی روستاهای شهرستان سرایان رواج دارد.
خراطی سنتی
این هنر که نوعی نازک کاری روی چوب محسوب می شود به طور معمول در مناطقی از کشور رایج است که چوب در آنجا بیشتر یافت می شود. خراطی شیوه ای از تولید محصولات چوبی است که طی آن توسط ابزار و وسایل مختلف و به طور عمده به وسیله دستگاه خراطی سنتی یا برقی، استوانه چوبی به دور خود چرخیده و در این حین به وسیله مُغار اضافات چوب را برداشته تا فرم دلخواه تشکیل شود.
چوب های اصلی مورد استفاده در خراطی شامل: گردو، نارون، توسکا، زبان گنجشک ، بید، چنار، چوب سفید، گلابی، عناب و کیکم می باشد . در خراسان جنوبی به علت فراوانی چوب گردو ، عناب و بید، خراطان منطقه بیشتر از چوب این درختان استفاده می کنند .
از محصولات ساخته شده به وسیله خراطی سنتی می توان به انواع پایه های مبل، تختخواب، میزو صندلی، وَردَنه، چرخ و دوک نخ ریسی، نی و بدنه قلیان و … اشاره نمود .
ابزارهای مورد استفاده در هنر خراطی شامل دستگاه خراطی، مُغار، اِسکَنه، انواع پَرما ( مَته )و دسته پَرما ،گیره، سوهان و چوب ساب، سنگ سُو، مداد، خط کش و متر می باشد. این حرفه دربیشتر شهرستانهای استان از جمله بیرجند، سرایان ، بشرویه و فردوس رواج داشته است.
چِلِنگَری(آهنگری سنتی)
به فرایند فرم دادن مفتول ها و ورقه های فلزی با تکنیک حرارت دادن فلز وکوفتن آن جهت ساخت انواع محصولاتی نظیر داس، چکش، نعل و زنگوله چهارپایان و …آهنگری سنتی یا چلنگری می نامند. عمده مواد اولیه مورد استفاده در صنعت آهنگری عبارتند از : قطعات فلزی مستعمل ، زغال چوب و یا سنگ (کُک) ، آب و پودرتَنوکار است . ابزار کار آهنگر بومی از چند پُتک سبک و سنگین ، سَندان ، چکش ، قلم ، گیره و تغاری سفالین و پر از آب ،کوره ای گلی و دَم متصل به آن جهت هوادهی به زغال و تنظیم حرارت کوره تشکیل می شود. از مهمترین تولیدات آهنگران سنتی خراسان جنوبی بالاخص درشهرستان سرایان ساخت انواع زنگهای مورد استفاده دامداران و چوپانان در سایزهای مختلف که به صورت تک وگاهاً جفتی به گردن حیوانات اهلی و سگ های گله آویزان می شود. آهنگران سنتی شهرستان سرایان از جمله صنعتگران توانمند ایران درساخت انواع زنگوله می باشند. ساخت هر زنگوله سه مرحله اساسی دارد، در مرحله اول ورق آهن مورد نیاز داخل کوره حرارت می بیند و مراحل تکمیلی بر روی آن انجام می گیرد تا بدنه زنگ ساخته شود ،در مرحله دوم تیرگذاری وسط زنگ و در مرحله بعد هم صداگیری انجام می شود که مهارت خاص خود را می طلبد. جوشکاری و نصب مناسب تیر وسط زنگوله، جنس مرغوب و صدای دلنواز زنگوله ها، مهارت خاص و منحصر به فرد زنگوله سازان سرایانی است که این مهارت به شماره 812 درفهرست عادی میراث ناملموس ملی به ثبت رسیده است.
دَواتگری سنتی(مس چکشی)
ساخت انواع ظروف و ابزار کاربردی و مصرفی از جمله انواع سینی، دیگ ودیگچه وسر دیگ درابعاد مختلف، مَجمَعه، کاسه ، بشقاب، پارچ ولیوان، آفتابه ولَگَن مسی و… با چکش کاری شمش یا ورق مس را دواتگری گویند . این هنر- صنعت که دراصطلاح عامیانه مِسگَری نامیده می شود، تا چندین سال پیش از رونق و شکوفایی ویژه ای درکشور واستان برخوردار بود به گونه ای که بازاری تحت عنوان بازار مسگرها دراکثر شهرها به صاحبان این هنر وصنعت اختصاص داشت. علاوه بر تغییر نگرش مردم از ظروف مسی به ظروف ساخته شده با مواد دیگر، دلایل مختلفی همچون گرانی مواد اولیه نظیر ورق مس و همچنین محدود شدن بازار، رکورد وافت شدید این هنر را طی چند سال اخیردر پی داشته است.
مسگری هنری است طاقت فرسا که طی چندین مرحله شامل: برش ورقه های مسی، چکش کاری، ایجاد اتصالات دندانه ای (کام وزبانه)، آتش کاری و سفیدکاری صورت می پذیرد. اهم ابزار ومواداولیه موردنیاز مسگران شامل ورق مس در ضخامت های گوناگون، انواع چکش ، اَنبُر، انواع سَندان با شکلهای مختلف، پودرتَنوکار ، قیچی حلبی بُری ،قَلع خالص جهت سفیدگری ( قلایی کردن ظروف غذاخوری) و کوره روباز می باشد.
دربیشتر اوقات سفیدگری کار صنعتکار ویژه ای است اما در اغلب شهرهای کوچک وروستاها این کار هم، توسط مسگرها صورت می گیرد.در حال حاضر مسگران در استان خراسان جنوبی به تعداد انگشت شمار در شهر طبس وبشرویه مشغول به کار و تولید هستند.
قَلَم زنی
تزیین با ایجاد خطوط و نقوش و یا کندن از رویه اشیای فلزی از قبیل گلدان ،قنددان ،پایه استکان و لیوان ، سینی و … از جنس مس ،طلا ،نقره، برنج با استفاده ازقلمهای فولادی (دارای نوک های مختلف) و با کمک ضربات استادانه چکش، قلمزنی نام دارد. قلم های این هنر که ازجنس فولاد خشک می باشد بسیار متنوع بوده و نام های خاص خود را دارند. مانند قلم سایه ،گِرد و تیزبُر ، همچنین قیر، گَرده زغال و روغن جلای سیاه ازجمله مواد لازم برای انجام هنر قلمزنی و انتقال نقش برروی ظروف میباشد.
در ظروف قلمزنی این استان علاوه بر نقوش سایر نقاط کشور، بیشتر از نقوش گل های زینتی و ریز چهار پر، استفاده شده که هنرمندان با تقسیمات هندسی مکرر ومنظم سطح کار، این نقوش را به صورت تکراری ودقیق درداخل این فضاهای هندسی قلمزنی می کنند. سینی های مسی در قدیم عمدتاً با طرح سَرو یا نخل، گلهای شاه عباسی بسیار ساده وابتدایی وطرح های پرندگان منجمله پلیکان معروف طبس و طوطی و نقوش حیوانات مانند آهو وگوزن ودرختچه های پرگل وبرگ همراه بود ولی هم اکنون طرحهای ظریف و مینیاتوری با ارزشی نیز دیده میشود. تکنیک زمینه پُر یا عکسی روشی است که منحصراً در شهرستان طبس بوده و ویژگی های ظروف حکاکی شده در این شهر در کل ایران متمایز و برجسته است.
تنها منطقه درخراسان جنوبی که از گذشته دور کار حکاکی و قلمزنی بر روی ظروف غالباً مسی صورت می گرفته و درحال حاضر نیز رواج دارد شهر کویری طبس می باشد. حکاکی فلز دراین منطقه باتوجه به اشیاء قدیمی که وجود دارد حداقل سابقه سیصد ساله داشته است.در حال حاضر تعداد انگشت شماری از کارگاههای قلمزنی مس درسایر شهرستانهای استان از جمله فردوس و بیرجند به شیوه جُندِه کاری ومُشَبَّک و… آثار زیبایی تولید می نمایند که درحال گسترش می باشد.
گیوه بافی و گیوه دوزی
گیوه پای پوشی ایرانی است که با الیاف پنبه ای خود رنگ جهت رویه کار و چرم یا پارچه برای زیرکار تولید می شود. این پای پوش خُنک ، سبک ، قابل شستشو و متناسب با آب و هوای ایران بوده و از قدیم الایام مورد استفاده اقشار مختلف به ویژه روستائیان و کشاورزان بوده است. منفذ های موجود در رویه پنبه ای گیوه باعث می شود که پا تحت هیچ شرایطی درآن عرق نکند. مواد اولیه وابزار ساخت گیوه عبارتند از : سوزن مخصوص ، دِرَفش ، مُشتِه ، قُلّاب ، چاقو، پارچه ، چرم ، پیه گاو- نخ پنبه ای چند لا ، موی بز، کتیرا، سُم گاو و الاغ.
مراحل ساخت گیوه عبارتند از : چرمسازی، رویهبافی، تختکشی و گیوهدوزی که گاهاً تمامی مراحل توسط یک نفر، اما در اکثر موارد رویه بافی با استفاده از نخ پنبه ای وسوزن مخصوص، توسط زنان صورت می گرفت.
در گیوهبافی دو نوع تخت مورد استفاده است. 1- تخت پارچهای ، که نوع اصیل در تخت کشی گیوه بوده و از پارچههای کتانی محکم، کَرباس و یا پارچههای کهنه (پارچههای سرقیچی) تولید می شده است 2- تخت لاستیکی ، که امروزه به دلیل زمان وهزینه بالای تولید تخت پارچهای متداول گردیده است.
ساخت گیوه در قدیم درشهرهای مختلف استان خراسان جنوبی بالاخص شهرسرایان، بیرجند و طبس معمول بوده است اما درحال حاضر به ندرت در شهر طبس و برخی از روستاهای این شهرستان از جمله کُریت مبادرت به تولید آن می نمایند.
سفالگری سنتی
ماده اولیه سفالگری، گل است که از انتزاج خاک رس با آب بوجود می آید و بعد از وَرز دادن و همگن کردن و هواگیری، کاملاً یکدست و قابل انعطاف می باشد. ساختن ظروف با گِل که به دو صورت دستی و چرخی صورت می پذیرد سفالگری، و به ظرف ساخته شده از این طریق سفال می گویند. مهمترین ابزارهای مورد استفاده در هنر سفالگران استان خراسان جنوبی عبارتند از : چرخ سفالگری پایی یا برقی، سه پایه ، کاردَک ، نخ ، تاس آب ، بیل. اکسترودر ، بالمیل
کار سفالگری در گذشته خاص مردها بوده ولی در مهدیه (شاهزیله) زنان در آوردن گل و جابجا کردن کوزه ها کمک می کردند. سفالگری در منطقه خراسان جنوبی کاملاً جنبه کاربردی داشته و اکثر محصولات منطقه بدون لعاب یا دارای لعاب ابتدایی است. روستای شاهزیله و کوشه در شهرستان خوسف از مناطق قدیمی ساخت ظروف سفالی می باشند. خاک مورد استفاده معمولاً خاک مَل و خاک رُس بندی و کوره ها اکثراً زمینی می باشد و سوخت آن گازوئیل است.
سفالگری در این استان به روشهای مفتولی (کویل) و چرخ کاری است. از روش مفتولی معمولاً برای ساخت ظروف با ارتفاع زیاد و یا ساختن تنور استفاده می شود. چرخکاری نیز به روش ابتدایی و اکثراً با چرخ پایی و در سالهای اخیر چرخ برقی جایگزین گردیده است. گاهی مقداری شن به خاک سفالگری اضافه می شود چون سفالگران منطقه بر این باورند که وجود شن در خاک باعث استحکام بیشتر و بالارفتن مقاومت گل در هنگام پخت شده و در ضمن سرما را در درون ظرف نگه می دارد .
سفالهای منطقه اکثراً تراش خورده بوده و شامل : ضرب یا تنبک ـ قلک ـ جام ـ کوزه ـ تنور ـ لیوان ـ گلدان ـ کاسه ـ قلیان و تغار می شوند. این صنعت علاوه بر شهرهای بیرجند ، خوسف و بشرویه در شهرستان فردوس نیز از رواج نسبتاً خوبی برخوردار است.
رودوزی های سنتی
اصطلاح رودوزی یا رو کاری به هنری گفته می شود که طی آن نقوش مختلف بر روی پارچه های ساده و بدون طرح و اکثراً ارزان قیمت از طریق دوختن یا کشیدن قسمتی از نخ های تار و پود پارچه به وجود می آید. مواد اولیه مورد مصرف رودوزی های سنتی به دو دسته تقسیم می شود که عبارتند از : پارچه و نخ با جنسهای مختلف ابریشمی، پنبه ای، پشمی، فلزی و یا قطعات تزیینی شامل انواع سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی وتزیینی، مروارید، آیینه های کوچک، قیطان، سکه های تزیینی و … .عمده ابزارهای مورد استفاده در گروه رودوزی های سنتی، سوزن در مدل ها و اندازه های مختلف، قلاب، انگشتانه، قیچی و کارگاه گلدوزی می باشد.
رودوزی های الحاقی سنتی خراسان جنوبی شامل : ملیله دوزی ،سُرمِه دوزی، پیله دوزی، پولک دوزی، سکه دوزی(اشرفی دوزی)، مُرَصَّع دوزی (سنگ دوزی)، منجوق دوزی،آیینه دوزی، قیطان دوزی، یراق دوزی بوده و همچنین درویش دوزی ،ابریشم دوزی (خامِه دوزی)، آجیده دوزی( پنبه دوزی – لایه دوزی) ، چشمه دوزی، سُکمه دوزی، شبکه دوزی، نَقَدِه دوزی ،دَه یک دوزی، زرتُشتی دوزی و چهل تکه دوزی با دست از دیگر رودوزی های سنتی استان هستند که تولید آن در تمامی شهرستانها بالاخص بیرجند، قاینات، نهبندان و درمیان معمول و مرسوم بوده است.
از موارد کاربرد انواع رودوزیهای سنتی می توان به تزئین لباس( جلوی سینه، یقه و سرآستین) ، سفره قندان، مَجمَعه پوش، جلد قرآن، ساروق و سوزنی، رومیزی، پرده، جانماز، کوسن، لباس نوزاد (سَربَند ، بَند قُنداق) ، لباس عروس و لب طاقی اشاره کرد.
قالی بافی
به دست بافته ای گره دار، دارای پرزهای بلند از جنس پشم، ابریشم و یا کُرک گفته می شود.ارزش این دستبافته براساس کیفیت مواد اولیه ،طرح ونقشه و رَج شمار( تراکم بافت) محاسبه می گردد. مواد اولیه وتجهیزات مورد نیاز قالی بافی شامل : دارومتعلقات( غالباً فلزی وگردان)، نقشه، شانه یادَفتین، چاقو(پاکی)، نخ پشم و پنبه و در برخی موارد ابریشم وکرک می باشد.
قدمت این دستبافته بر اساس مستندات تاریخی درمنطقه خراسان جنوبی به 1100 سال قبل می رسد. پس از نصب دار و عملیات چله کشی ، نصب چوب هاف و کوجی انجام شده و بافت قالی آغاز می گردد. بعد از بافت هر رَج، پود ضخیم و عموماً پس از بافت 2 تا 3 رَج ، پود نازک از دو ردیف تار زیر و روی قالی رد می شود .دو نوع بافت فارسی و ترکی در این استان رایج است که هر دو دارای بافت های تقلبی مشابه می باشند که به آن گره های جفتی می گویند . این گره ها اغلب به لحاظ تسریع در کار بافت انجام گرفته و معمولاً از استحکام و ظرافت فرش می کاهد اما به لحاظ تراکم بافت قالی های این منطقه اثر چندانی بر کاهش کیفیت نداشته است. از نقشه های بومی و رایج در این استان می توان به ریزه ماهی به صورتهای کف ساده، پنج متن ولَچَک ترنج، نقش سَعدی، خِشتی، کَلِّه اسبی، بُتِّه جِقِّه وطرح های اقتباسی نظیر شیخ صَفی، درباری و گلدانی اشاره نمود.
بافت قالی و قالیچه در اکثر شهرها و روستاهای این استان رواج دارد به طوریکه بیش از 50 هزار بافنده به صورت تمام وقت یا فصلی به این حرفه اشتغال دارند. مود و دُرُخش از مهمترین و مشهورترین مکانهای تولید قالیهای نفیس در گذشته بوده که دارای شهرت جهانی میباشند.
گَبِّه بافی
گبه نیز همانند قالی زیرانداز گره دار و دست بافی است که قدمت آن به لحاظ نیاز اجتماعی جوامع بشری، امکان سریع نقل و انتقال و به ویژه بافت ذهنی نقوش آن به قبل از تولید قالی بر می گردد.
این دستبافته ازقالی کوچکتر و تراکم بافت کمتری داشته و برروی دارهای زمینی و به ابعاد تقریبی 200*100 و 200*120 سانتی متر تولید می شود. ابزار وتجهیزات بافت گبه همانند قالی است.جنس تار و پود قالیچه های مرغوب اکثراً ازپشم و نوع گره مورد استفاده بیشتر تُرکی می باشد. طرح هایی نظیر، کاجی، گلدانی، سجاده ای، گُل مرغی، گل ابری، گل کشمیری، فَتحُ ا…خانی، گل آیینه ،زوزَنی، پادراز، مَدَدخانی ،گل کاشان و نقوش حیوانات از جمله پلنگ، طاووس ، شتر ازنقشه های معروف گبه های خراسان جنوبی می باشند. از طرح های رایج در حاشیه این دست بافته نیز می توان به “چِنگ چِهِل مرغ” و ” یا علی” اشاره نمود. تولید انبوه این دستبافته در شهرستان زیرکوه وروستاهای تابعه آن شامل: حاجی آباد، آبیز، فَندُخت، اِسفاد، بهمن آباد و اِستِند می باشد اما در شهرستانهای دیگر استان از جمله: سربیشه، خوسف (روستای هدف گردشگری خور)، نهبندان، قاینات (بویژه شهر اِسفِدِن وروستاهای کُرغُند، تیغاب وگَرماب)، سرایان(بالاخص بخش سه قلعه) نیز به تولید این دستبافته مبادرت دارند.
هنرهای وابسته به معماری
به مجموعه ای از هنرهای دستی که با استفاده از تکنیک های مختلف معماری سنتی همراه ذوق، سلیقه، دانش و طراحی سنتی بر روی موادی چون آجر، گچ، آهک، ساروج، آیینه و… در ساختار اصلی بناها به صورت تزئینی و کاربردی مورد استفاده قرار می گیرد هنرهای وابسته به معماری اطلاق میگردند. اهم این هنرها در استان خراسان جنوبی شامل رشته های آجرکاری سنتی ،گچ بری سنتی، مقرنس کاری، یزدی بندی و رسمی بندی می باشد که جلوه های تمامی این هنرها درمعماری ابنیه، مساجد و عمارت های تاریخی استان خراسان جنوبی خودنمایی می کند.
نقش های آجری در بناهای مختلف با دو نوع آجرقالبی و تراش و در بسیاری از موارد به صورت ترکیبی با سایر عناصر تزئینی از قبیل گچ و سنگ اجرا شده اند که ازآن جمله میتوان به آجرتراشی زیبای حاشیه طاق وایوان مسجد جامع فردوس مربوط به قرن هفتم هـ .ق اشاره نمود.
تزئینات گچی نیز در معماری خراسان جنوبی به دو صورت بکار رفته است: برش بر روی سطح کار و قالب گیری و نصب در محل مورد نظرکه شامل نقوش هندسی، نقوش گیاهی، نقوش حیوانی و یا تلفیق آنهاست. ارگ بهارستان، عمارت اکبریه ورحیم آباد در بیرجند از نمونه های عالی گچبری مربوط به دوره قاجار می باشند.
مقرنس، یزدی بندی و رسمی بندی نیز ازجمله هنرهای تزیینی گچ بوده که برروی دیوارهای داخلی ابنیه، سقف عمارتها، محراب، گنبد وطاق مساجد وحسینیه ها در قرون مختلف اسلامی در این استان قابل رؤیت است. حسینیه نَوّاب، شوکتیه و اَرگ کلاه فرنگی بیرجند، مسجد جامع هندِوالان درمیان، خانه مستوفی بشرویه ،مسجد جامع سرایان و خانه قارِنی قاین از نمونه های بارز این هنرها می باشند.
سایر رشته های صنایع دستی بومی و رایج استان خراسان جنوبی
اِحرامی بافی: به بافت زیر اندازی به ابعاد تقریبی 80 * 125 سانتیمتر از جنس نخ پنبه با زمینه یک رنگ و نقوش هندسی شکسته گفته می شود.
قُلّاب بافی: بافت انواع کلاه، دستکش و…با الیاف طبیعی و مصنوعی را گویند.
عروسک بافی: بافت عروسک های سَمبُلیک با انواع الیاف رنگی و افزودن الحاقات تزیینی را گویند.
چاپ باتیک:نقش دار نمودن و رنگ آمیزی پارچه های ساده به وسیله قلم مو، مُهر و موم گفته می شود.
لباس محلی و سنتی: تهیه و دوخت لباس های مردانه و زنانه با پارچه های سنتی رنگرزی شده به شیوه طبیعی و استفاده از تزئینات سنتی و بومی هر منطقه برروی لباس گفته می شود.
کاشی هفت رنگ : به ساخت نوعی زمینه نقش دار، متشکل از کاشی های مربع شکل، که هرکاشی بخشی از طرح کلی را در خود دارند.
سوخت روی چوب: انتقال نقوش سنتی به وسیله سوزاندن ،فشردن یا کوبیدن مُهر داغ فلز برروی چوب و نی را گویند.
احجام چوبی: ساخت احجام تزیینی و کاربردی چوبی با استفاده از ابزار نجاری و منبت کاری گویند
مشبک چوب: بیرون آوردن قسمت های منفی طرح از چوب با ابزاری مانند مغر و اره مویی و منبت مابقی طرح را گویند.
معرق چوب: تولید تابلوهای تزیینی از قطعات بریده شده چوب ها در رنگ های مختلف و چیدن آنها در کنار یکدیگر را گویند.
ساخت سازهای سنتی: ساخت و تزیین ساز های سنتی ایران (تار،سه تار و…) با استفاده چوب گردو،توت، فوفل و… را گویند.
تراش سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی:تراش و آماده سازی سنگ هایی نظیر فیروزه، آماتیس، عقیق و…جهت نشاندن آن در رکابی از طلا و نقره گویند.
حجاری سنتی: به تراش سنگ به ابعاد لازم و سپس ایجاد نقش بر روی آن به منظور تزئین دیوار مساجد، سرستون ها، تابلوهای تزئینی ،هاون سنگی، تهیه سنگ آسیاب ، دستاس و… گفته می شود.
زیورآلات محلی : تهیه زیور آلات محلی با استفاده از فلزاتی نظیر طلا،نقره و… با ابزاری ظریف و با روش های سنتی را گویند.
همجوشی شیشه: ساخت، تهیه و اتصال قطعات شیشه های رنگی بدون استفاده از چسب و از طریق حرارت دادن در کوره گفته می شود.
طراحی سنتی: آراستن کاغذ، با انواع نمادهای سنتی ایرانی مانند اسلیمی، ختایی، نقوش هندسی و… را گویند.
تذهیب: طلاکاری و طراحی نقوش اسلیمی و ختایی بروی حواشی اوراق کتاب یا نگارگری را گویند
نگارگری: نقاشی از طبیعت وموجودات که در آن علم مناظر و مرایا، کالبد شکافی و پرسپکتیو رعایت نشده و غالباً با استفاده از رنگ های گیاهی و دست ساز اجرا می گردد.
صحافی سنتی: به تهیه آستر بدرقه و دوختن جزء به جزء اجزاء کتاب و چسباندن آستری، شیرازه بندی و … گفته میشود.
تولیدات چرمی دست دوز : تولید محصولاتی مانند کیف، کفش ، کمربند و… از چرم فرآوری شده حیوانات را گویند.
پاپیه ماشه: به ساخت انواع قلمدان، ظروف ، قاب آیینه و…با استفاده از کاغذ و چسب های سنتی که بروی آن نقاشی سنتی انجام گرفته شده باشد اطلاق می گردد.
پَتِّه دوزی: به رودوزی با نقوش بُتِّه جِقِّه با نخ های پشمی ظریف و رنگارنگ بر روی پارچه پشمی یک رنگ به نام عَریض را گویند.
رنگرزی سنتی: دندانه،رنگ و تثبیت نمودن الیاف طبیعی با رنگ های طبیعی (روناس ، گردو و…)را گویند.
نخ ریسی سنتی : به تبدیل الیاف خام پشم ، پنبه ،کُرک و … به نخ رشته شده و طولانی و محکم توسط دوک یا چرخ نخ ریسی گفته می شود.