هنر چلنگری بشرویه سودی ندارد؛ اما او میگوید سودای حفظ هنر را در سر دارد
سیدامیر سلیمانی مسئول میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان بشرویه در یادداشتی نوشت:
چلنگری بشرویه شاید تنها هنری بود که در میان صناعات دستی بشرویه استثنا داشت و غبار فراموشی زمان گریبانش را نگرفت.
محمدرضا توکلینیا مردی است که نزدیک به ۵۰ سال هنر چلنگری را در بشرویه نگه داشت نه برای آنکه منفعتی مادی برایش دارد بلکه چون گاهی مردم به او نیاز دارند و گهگاهی سری به او میزنند چه برای سفارش و چه برای تعمیر وسایل چلنگری اگر دخلش خالی هم باشد کورهاش گرم است و صدای پتکش هنوز به گوش میرسد. پیشکسوتان هنر ستون هنرند و دستهایشان به نوازش ما محتاج است.
حکایت محمدرضا توکلینیا پرآوازهی هنر چلنگری بشرویه زمانی رنگ میگیرد که در میان تمام هنرهایی که در دهه ۳۰ شمسی ناگاه به خاموشی رفتند حرفه را از پدرش فرا گرفت و تاکنون قلم و چکش بر زمین نگذاشته است.
استاد توکلینیا از نوجوانی این هنر را از پدر و پدربزرگش فراگرفت و به گفته خودش با اینکه سودی ندارد اما نمیتواند در خانه بنشیند و پای کوره نشستن و لمس سردی و داغی آهن آو را آرام میکند او فرزندش را متقاعد کرد تا میراث پدر را دست گرفته و به نای فرو رفته هنر چلنگری نوا بخشد.
چلنگری به عنوان هنر شکل دادن به فلز، روزگاری نه چندان رونق قابل توجهی داشته که نسل امروز با آن غریبهاند و شاید اصلا این حرفه را در زمره مشاغل امروزی قرار نمیدهند
چلنگر به کسی گفته میشد که قطعات آهن را در کورههای دستی نرم میکرد و با چکش به آن شکل میداد. اما این کار با آهنگری یک تفاوت آشکار داشت. آهنگران کارهای سنگین را انجام میدادند؛ اما چلنگران ابزارهای خُرده پا میساختند.
به فرایند فرم دادن مفتولها و ورقههای فلزی با تکنیک حرارت دادن فلز وکوفتن آن برای ساخت انواع محصولاتی نظیر داس، چکش، نعل و زنگوله چهارپایان و…آهنگری سنتی یا چلنگری میگویند.
عمده مواد اولیه مورد استفاده در صنعت آهنگری عبارتند از قطعات فلزی مستعمل، زغال چوب و یا سنگ (کُک)، آب و پودرتَنوکار است. ابزار کار آهنگر بومی از چند پُتک سبک و سنگین، سَندان، چکش، قلم، گیره و تغاری سفالین و پر از آب، کورهای گلی و دَم متصل به آن جهت هوادهی به زغال و تنظیم حرارت کوره تشکیل میشود.
در دهههای گذشته ۴ کارگاه چنگری در بشرویه مشغول به فعالیت بودهاند ولی در عصر نوآوری، چلنگری هم به مانند دیگر پیشههای کهن به غریبهای در میان پیشههای جدید تبدیل شده است.